سفرنامه کربلا- کاظمین و سامرا، زیارت دور حرم
توی روزایی که کربلا بودیم تند تند میرفتیم حرم ها و زیارت میکردیم...دعا میکردیم و میومدیم تا اینکه کاروان بهمون گفت ما کاظمین میبریمتون اما سامرا دلبخواهیه و با مسئولیت خودتون و البته هزینه جداگانه...که البته همه زائرین اومدن. قرار شد شب ساعت 2 راه بیفتیم.چون باید تا ساعت 2 و 3 ظهر به دلیل مسائل امنیتی از سامرا خارج میشدیم
کاظمین عین امام رضاست...همون حسی که توی حرم امام رضا داریم توی حرم امام کاظم هم داریم...اصلا احساس غربت نداری...اونجا رو متعلق به خودت میدونی...نماز صبح رو اونجا خوندیم و رفتیم سمت سامرا...سامرا خیلی متفاوته...حتی مدل ضریحاش با بقیه فرق داره...نماز ظهر رو سامرا خوندیم و توی سرداب امام زمان هم نماز خوندیم و برگشتیم(البته خود سردای توسط دشمنان کلا نابود شده فقط به صورت نمادینه...اما خب بازم حس خوبی داره...
سامرا خیلی دلخراش بود.کاملا جنگ زده و پر از نیروی نظامی......آدم کباب میشه اونجا...
برگشتیم سمت کربلا...
ما زیارت دور حرم هم داشتیم...جاهایی که مکان اصلی جنگ بود، تل زینبیه، محل قطع شدن دست حضرت عباس.، محل شهادت حضرت علی اکبر و حضرت علی اصغر که البته اینو بگم خیلی جاهاش سندیت تاریخی نداره و این اعراب... هرکاری دلشون خواسته کردن...این جاهایی که گفتم درست توی کوچه های خیلی تنگ شبیه کوچه های آشتی کنون قدیم که دوطرفش بازاره ساختن و متاسفانه آدم اصلا نمیتونه اونجا حس خوبی بگیره...ازبس شلوغی و ازدحام جمعیته....
من اونجا خیلی حال خوبی داشتم...به هیچ چی زندگی دنیایی فکر نمیکردم...روز آخر با یه دلتنگی زیادی وداع کردیم و برگشتیم...برگشتنی چون مجددا دوباره پروازمون از نجف بود خیلی سریع دوباره به زیارت امام علی رفتیم و سپس به ایران برگشتیم.
فقط میتونم دعا کنم برای همه آرزومندا که برن از از نزدیک ببینن و حسشو تجربه کنن.